ترکم مکن ای عشق من بی همزبانم
تنها تو یی ای نازنین آرام جانم
اینجا کسی در سینه اش رویا ندارد
دل را سپردن تا ابد معنا ندارد
سر در گریبانم کسی هم درد من نیست
از عشق جز آلودگی چیزی ندیدم
از فصل های دوستی من دل بریدم
این زندگی دیگر سرو سامان ندارد
دیگر به عشق من کسی ایمان ندارد
دیگر نمی داند که را باید صدا زد
این قلب را تا کی به طوفان بلا زد
من باغبان فصل های انتظارم
تو خوب می دانی من اینجا بی قرارم
C†?êmê§ |